سریال «اجل معلق» یکی از تازهترین آثار پلتفرم فیلمنت است که تا حالا ۳ قسمت ازش منتشر شده. این کمدی–فانتزی را عادل تبریزی کارگردانی کرده و سید ابراهیم عامریان تهیهکننده آن است . نقش اصلی این سریال را رضا عطاران ایف کرده است، که علاوه بر بازیگری، بهعنوان مشاور کارگردان هم در پروژه فعّال بوده است. بازیگران و شخصیتها بازیگران مهم این سریال شامل: رضا عطاران (در نقش «داوود») عباس جمشیدیفر بهزاد خلج (در نقش فرشته مرگ) الیکا عبدالرزاقی سیاوش چراغیپور گیتی قاسمی، سپیده خداوردی و دیگر بازیگران همچنین تیم نویسندگی از حمزه صالحی است و جلوههای ویژه توسط امیر ولیخانی طراحی شده؛ جزئیاتی که به جذابیت بصری و فضاسازی سوررئال کمک کرده است. خلاصه داستان داوود، شخصیت مرکزی داستان، مرد میانسالی است که طی یک حادثه متوجه میشود مرگش به تعویق افتاده—حتی ممکن است پشت چراغ قرمز هم با اجل مواجه شود!این موقعیت، سوژهای برای ترکیبی از لحظات طنز و تفکر فراهم میکند. از قسمت سوم به بعد، داوود با استفاده از توانایی پیشگویی اجل برای کمک به خانوادهاش و حتی سوءاستفاده مالی موقعیتهایی را ایجاد میکند.این ترکیبِ کمدی–اجتماعی–فانتزی، یکی از نقاط جنجالی سریال شده است. نقاط قوت حضور برجسته رضا عطاراناو با بازی طبیعی و تجربهاش، بار نریشن طنزی–فلسفی را بالا آورده است. ژانر متفاوت و جسورانهترکیب مرگ تعلیقی با طنز اجتماعی، یک ایده ناب برای سریالهای ایرانیست. فضاسازی فانتزیطراحی صحنه، گریم، جلوههای ویژه و موسیقی، به فضاسازی منحصربهفرد کمک کردهاند . نقاط قابل ارتقا دیالوگنویسی ضعیفدر برخی قسمتها، دیالوگها آنقدر شعاری یا سطحیاند که حس واقعی طنز را منتقل نمیکنند. استفاده بیش از حد از فضاهای کمدی کلیشهایمانند سوءاستفاده مالی داوود یا کاراکترهای تکراری مثل برادرزن و پدرزن . عدم تعادل در زمانبندی شوخیهابرخی موقعیتهای کمیک خیلی کشدار یا نابهجا به نظر میرسند . تحلیل قسمت سوم طبق نظر نشریه «سلامسینما»، قسمت سوم سرانجام ساختار خود را نشان داد:داوود وارد یک «کسبوکار» شده—باجگیری از طریق پیشگویی اجل و تأثیرگذاری روی اطرافیانش .این مسئله به جذابیت داستانی کمک میکند، اما گاهی بدون عمق کافی اجرا میشود. در مجموع، اگر قسمت اول صرفاً یک مقدمه بود، قسمت سوم آغاز یک مسیر داستانی جذابتر است—با امکان بالا رفتن سطح کمدی و درام . جمعبندی و پیشنهاد برای تماشاگر اگه دنبال یک سریال ترکیبی عجیب از فانتزی، طنز و مختصری پرداخت اجتماعی هستی، اجل معلق ارزش وقت گذاشتن داره. رضا عطاران هنوز هم با بازی خود، جذابیت و عمق خاصی به شخصیت «داوود» داده. ایده “مرگ معلق” خلاقانه و نوآورانهست. اما اگر دنبال دیالوگهای تندتر یا کمدی سریعتر هستی، باید منتظر قسمتهای بعد بمونی؛ چون فعلاً ضرباهنگ کامل نشده. «بهزودی بررسی قسمت چهارم منتشر میشه، پس حتماً دنبال کن! «قسمت چهارم چه فاجعهای رو باز میکنه؟ در پست بعدی بیشتر بررسی میکنیم.»
برنامه کارناوال رامبد جوان در فیلمنت
رامبد برگشته؛ اینبار با «کارناوال» رامبد جوان بعد از چند سال، با یه برنامه جدید به اسم کارناوال برگشته؛ ولی اینبار نه توی تلویزیون، بلکه از طریق فیلمنت.قسمت اولش تازه منتشر شده و خیلیها میپرسن: قراره دوباره خندوانه ببینیم؟ یا این یه چیز جدیده؟ خب، من قسمت اولش رو دیدم و بیاین با هم یه نگاهی بندازیم ببینیم چی به چیه. برنامه کارناوال رامبد جوان در فیلمنت برنامه چطوریه اصلاً؟ اسم برنامه: کارناوال مجری و طراح: رامبد جوان پلتفرم پخش: فیلمنت ژانر: ترکیبی، فان، گفتوگومحور برنامه فضاش رنگارنگه، صحنه پر از انرژی طراحی شده و انگار قراره یه جورایی حسوحال جشن و شاد بودن رو منتقل کنه. کارناوال = خندوانه ۲؟ صادقانه؟ نه دقیقاً.برخلاف خندوانه که ساختارش بیشتر به مسابقه و گفتوگوهای طنز شبانه نزدیک بود، کارناوال یه جور شو ترکیبیه با آیتمهای متفاوت.اما خب، امضای رامبد هنوز توش هست: شوخیهای خاص خودش ارتباط گرم با تماشاگر انرژی بالا چی خوب بود؟ طراحی صحنه و رنگها، حسابی چشمنوازهتدوین و تصویر نسبت به تلویزیون خیلی بهترهرامبد مثل همیشه باهوش و پرانرژیه چی میتونست بهتر باشه؟ آیتمها بعضیجاها بیهدفن و کشدار میشن هنوز هویت برنامه کامل شکل نگرفتهشوخیها گاهی تکراری یا محافظهکارانهست (البته قسمت اول بود، پس هنوز جا برای بهتر شدن داره) ببینیم یا نه؟ اگه از هوادارای رامبد جوانی یا دنبال یه برنامه سبک برای آخر هفته،قسمت اول کارناوال میتونه حالتو عوض کنه.ولی اگه انتظار یه چیزی در حد خندوانه داری، شاید یه کم صبر کنی بهتر باشه تا ببینیم برنامه چجوری پیش میره. لینک تماشا: [فیلمنت / کارناوال] توضیحات تکمیلی اجرای موسیقی کارناوال اجرای چندفرهنگیِ “لیبرتَنگو” وسط کارناوال نوازنده آکاردئون :ماریو استفانو پیترودارچی (Mario Stefano Pierrodaχi)، نام قطعه :لیبرتَنگو (Libertango)، اثری از آستور پیاتزولا که در افتتاحیه «کارناوال» اجرا شد اون بخش مهم و متفاوتی که وسط برنامه پخش شد، اجرای معروف “لیبرتَنگو (Libertango)” بود که محسن شریفیان (نیانبان) و ماریو استفانو پیترودارچی (آکاردئون) همراه با گروه ارکستر زهی اجراش کردند؛ یه ترکیب واقعی از موسیقی جنوب ایران و ملودی آرژانتینی با ارکستر ایرانی – این اجرا حسابی نشون داد کارناوال فقط یه برنامه سرگرمی نیست؛ بلکه یه پروژه موزیکال با جسارت فرهنگی هم هست. شریفیان، از چیره دست ترین چهرههای موسیقی نواحی جنوب (نیانبان)، تو تکنوازیاش کاملاً تسلط داشت، یواشکی فضارو میگرفت. ماریو هم با آکاردئونش ملودی رو پر از سرزندگی میکرد، انگار پرواز آهنگ بود. ترکیب صدای سازها و ارکستر زهی، فضای اجرا رو شبیه یه جشن موزیکال بینالمللی کرده بود. چرا این اجرا مهم بود؟ ترکیب فرهنگها: دیدن یک ملودی آرژانتینی با ساز نی ایرانی و ارکستر بینالمللی تو یک برنامه ایرانی، جسارتیه که کمتر دیده شده. فراتر رفتن از سرگرمی: این اجرا نشون داد کارناوال میتونه مخاطب جدیتر موسیقی رو هم جذب کنه. فصای جدید برای رامبد جوان: میزبان برنامه نه فقط مجری، بلکه گرداننده تجربههای فرهنگمحور هست. این نوع اجرا میتونه باعث بشه «کارناوال» از یک رئالیتیشو مرسوم، تبدیل به برنامهای متفاوت و فرهنگیـهنری بشه. البته هنوز باید ببینیم در قسمتهای بعد این خط موسیقایی ادامه پیدا میکنه یا نه. جالبتر از همه این بود که اجرای لیبرتنگو فقط یه اجرا نبود؛ انگار یه جور پیام داشت. این که موسیقی مرز نمیشناسه. توی همین برنامهای که قراره سرگرمکننده باشه، یه لحظه همهچی جدی شد. همه ساکت، خیره، فقط صدا و ساز. تماشاچیها هم واکنش خوبی داشتن. خیلیا تو شبکههای اجتماعی نوشتن که اصلاً انتظار یه همچین کیفیت و فضایی رو نداشتن. مخصوصاً اون لحظهای که نیانبان محسن شریفیان با آکاردئون ماریو قاطی شد، یه حس متفاوتی ایجاد کرد. اگه قراره کارناوال ادامه پیدا کنه، بهنظرم همین مدل اجراها میتونه امضای اصلیش بشه. ترکیب موسیقی محلی با جهانی. چون نه فقط سرگرمیه، بلکه چیزیه که مخاطب رو غافلگیر میکنه، چیزی که تو تلویزیون کمتر میبینیم.