تحلیل سه قسمت اول سریال اجل معلق با بازی رضا عطاران

أجل معلق با بازی رضا عطاران؛ بررسی کامل ۳ قسمت اول رضا عطاران بعد از چند سال غیبت، دوباره با سریالی تازه در شبکه نمایش خانگی برگشته. سریالی به‌نام «أجل معلق» که حال‌وهوای طنز اجتماعی داره و از قسمت اول، توجه مخاطبان زیادی رو جلب کرده.در این مقاله می‌خوایم تحلیل سه قسمت اول سریال أجل معلق با بازی رضا عطاران رو ارائه بدیم؛ ببینیم چقدر تونسته موفق عمل کنه و آیا این سریال همون بازگشت قدرتمند عطارانه که انتظارشو داشتیم یا نه؟   خلاصه داستان در سه قسمت اول «أجل معلق» داستان مردی به نام «کریم» (با بازی رضا عطاران) رو روایت می‌کنه که درگیر یه اتفاق غیرمنتظره توی زندگی‌ش می‌شه. روایت سریال با یه فضای مرموز شروع می‌شه، اما خیلی زود به سمت طنز موقعیت و نقد اجتماعی می‌ره.عطاران در نقش مردی ساده، ولی باملاحظه و رند ظاهر می‌شه که اتفاقات اطرافش رو با نگاه طنز و گاهی تلخ، تحلیل می‌کنه. رضا عطاران؛ بازگشتی که حس دلتنگی رو برطرف کرد رضا عطاران سال‌هاست در سریالی حضور نداشته و بیشتر در سینما فعال بوده. با اجل معلق، دوباره برگشته به فرم محبوبی که توی «بزنگاه» و «خانه به دوش» ازش سراغ داشتیم. بازی‌اش همچنان صمیمی، بامزه و در عین حال واقع‌گرایانه‌ست.حضورش باعث شده بیننده همون حس آشنای سریال‌های دهه ۸۰ رو تجربه کنه؛ بدون اغراق، یکی از دلایل اصلی تماشای این سریاله، فقط خود عطارانه. فضای کارگردانی و موسیقی سریال به کارگردانی عادل تبریزی ساخته شده و فضای بصری ساده اما دقیق داره. طراحی صحنه، نورپردازی و حتی ریتم تدوین، به‌نوعی مخاطب رو توی داستان نگه می‌داره. موسیقی متن هم متناسب با فضای طنز تلخ سریال انتخاب شده.یکی از نقاط قوت سریال، پرهیز از شوخی‌های سطحی و تلاش برای ارائه طنز موقعیت‌محوره. سایر بازیگران و نقاط قوت تیم بازیگری در کنار رضا عطاران، چهره‌های دیگه‌ای مثل عباس جمشیدی وبهزاد خلج و الیکا عبد الرزاقی بازیگرانی از نسل جدید هم دیده می‌شن. این ترکیب باعث شده جنس بازی‌ها متنوع باشه و در عین حال از کلیشه فاصله بگیره.الیکا عبدالرزاقی نقش زنی محکم و در عین حال حساس رو بازی می‌کنه که مکمل خوبی برای شخصیت عطارانه. استقبال مخاطبان و بازخورد در فضای مجازی با پخش سه قسمت اول، سریال تونسته در شبکه‌های اجتماعی، توجه کاربران زیادی رو جلب کنه. مخصوصاً سکانس‌هایی که عطاران با زبان طنز به مشکلات اجتماعی اشاره می‌کنه، خیلی سریع وایرال شده.کاربرها از برگشت رضا عطاران خوشحالن و خیلی‌ها گفتن سریال براشون حس نوستالژی داره. البته بعضی‌ها معتقدن ریتم سریال هنوز جا نیفتاده و داستان به زمان بیشتری برای شکل‌گیری نیاز داره. نقاط ضعف احتمالی در کنار نقاط قوت، چند ایراد جزئی هم وجود داره. مثلاً در بعضی صحنه‌ها، شوخی‌ها زیادی کش‌دار می‌شن یا برخی شخصیت‌های فرعی هنوز خوب معرفی نشدن. اما چون تازه در ابتدای مسیر سریال هستیم، این اشکالات قابل چشم‌پوشیه. آیا باید تماشاش کنیم؟ اگر دنبال سریالی هستی که نه بیش از حد جدی باشه و نه لوس، «أجل معلق» انتخاب مناسبیه. بازی رضا عطاران هنوز هم کشش داره، شوخی‌ها حساب‌شده‌ست و فضای داستان به‌نوعی یادآور بهترین سریال‌های تلویزیونی قدیمیه. «أجل معلق» در سه قسمت اولش تونسته یه شروع خوب رو ثبت کنه. با وجود برخی ناهماهنگی‌ها، فضای طنز تلخ، بازی‌های روان و حضور پررنگ رضا عطاران، این سریال رو تبدیل کرده به یکی از گزینه‌های مهم تماشا توی این روزها.اگر قسمت‌های بعدی هم همین روند رو ادامه بدن، می‌تونیم امیدوار باشیم که یکی از موفق‌ترین سریال‌های سال رو پیش رو داریم. تو یه مقاله دیگه از سایت به سریال سووشون و دلایل توقیف شدنش پرداخیتیم خوندنش خالی از لطف نیست. سریال سووشون اگه رامبد جوان و کارهاش رو دنبال می کنین احتمالا باید بدونین که رامبد توی شبکه خانگی یه برنامه به اسم کارناوال داره.

بیشتر

آینده پخش سریال سووشون بعد از توقیف

آیا سووشون دوباره پخش می‌شود؟ آینده‌ای مبهم برای سریالی که زود متوقف شد چند روزی بیشتر از انتشار قسمت اول سریال «سووشون» نگذشته بود که ناگهان پلتفرم نماوا این سریال را از دسترس خارج کرد. دلیل آن توقیف ناگهانی از سوی نهادهای نظارتی بود. اما سوالی که این روزها ذهن مخاطبان و فعالان رسانه را به خود مشغول کرده این است:آیا پروژه سریال سووشون دوباره پخش خواهد شد؟  ریشه‌ی ماجرا؛ توقیفی که همه را غافلگیر کرد سووشون، ساخته‌ی نرگس آبیار و اقتباسی آزاد از رمان ماندگار سیمین دانشور، تنها یک قسمت فرصت دیده‌شدن پیدا کرد. پس از آن، به دلایلی که مرتبط با “عدم تطابق کامل با ضوابط محتوایی” اعلام شد، پخش آن متوقف شد. طبق گزارش‌ها، صحنه‌هایی از جمله روابط انسانی، نمادهای عاشقانه یا دیالوگ‌هایی خاص باعث این تصمیم بوده است.   آیا راهی برای بازگشت وجود دارد؟ رسانه‌ها و برخی منابع نزدیک به پروژه گفته‌اند که: «مذاکراتی میان سازندگان سریال و نهادهای ناظر در حال انجام است تا با اعمال تغییراتی، امکان بازپخش فراهم شود.» با این حال، از سوی مراجع رسمی هنوز بیانیه‌ شفاف و مشخصی مبنی بر بازگشت سریال به پلتفرم‌ها صادر نشده. گفته می‌شود حدود ۲۰ دقیقه از اپیزود اول سانسور شده و اختلاف اصلی بر سر ۶۲ ثانیه‌ی باقی‌مانده است. واکنش نرگس آبیار و آینده مبهم پروژه نرگس آبیار در بیانیه‌ای رسمی گفت: «صدای سووشون خاموش نمی‌شود. ما اثر را با وسواس، دقت و رعایت چارچوب‌ها ساختیم. اما توقیف ناگهانی، نشان از بازی‌های پنهان و ناعادلانه دارد.» او از موضع خود کوتاه نیامد و تأکید کرد که سانسور گسترده، هویت روایی و تاریخی اثر را از بین خواهد برد. این موضع محکم ممکن است روند مصالحه با نهادهای ممیزی را دشوارتر کند. تأثیر این توقف بر پلتفرم‌ها پلتفرم نماوا نه تنها با حذف سووشون دچار ریزش مخاطب شد، بلکه اعتماد بسیاری از مشترکان را هم از دست داد. این اتفاق باعث شد تا بحث‌هایی درباره شفافیت فرآیند مجوزدهی در فضای نمایش خانگی دوباره بالا بگیرد. گفته می‌شود که اگر اصلاحات مورد نظر اعمال شود، سووشون می‌تواند از اواخر تابستان یا پاییز امسال مجدداً منتشر شود. ولی این زمان نیز به‌ شدت وابسته به موضع رسمی نهادهای قضایی و بازنگری کلی محتوای سریال است.   تجربه‌های مشابه؛ آیا سابقه دارد؟ بله. پیش از این سریال‌هایی مانند «قورباغه» و «می‌خواهم زنده بمانم» هم با ممیزی و تأخیر مواجه شده بودند اما در نهایت با اصلاحات جزئی پخش شدند. بنابراین احتمال اینکه سووشون هم با نسخه‌ای بازنگری‌شده دوباره منتشر شود، کاملاً وجود دارد.  آیا بازپخش ارزش دارد؟ پاسخ به این سؤال بستگی به این دارد که بازبینی و سانسور تا چه حد روایت را ناقص می‌کند. اگر سووشون با هویت اصلی خود و بدون حذف‌های محتوایی زیاد به دست مخاطب برسد، قطعاً بازگشت موفقی خواهد داشت. اما اگر تبدیل به نسخه‌ای بی‌رمق و تکه‌پاره شود، ممکن است با واکنش منفی مخاطبان مواجه شود. سرنوشت سریال «سووشون» فعلاً در هاله‌ای از ابهام است. توقیف آن پس از تنها یک قسمت، نه فقط ضربه‌ای به سازندگان، بلکه هشداری برای آینده تولیدات فرهنگی در شبکه نمایش خانگی است. با این حال، امیدواری‌هایی برای بازپخش سریال همچنان وجود دارد. شاید با توافق، تعدیل و حمایت از روایت اصیل، این سریال دوباره جان بگیرد و راهش را به خانه‌های مردم باز کند.

بیشتر

سریال سووشون توقیف بعد از پخش قسمت اول

سریال سووشون توقیف بعد از پخش قسمت اول ۱. معرفی کوتاه رمان «سووشون» در دوران جنگ جهانی اول در شیراز روایت می‌شود. بازیگران شاخصی چون بهنوش طباطبایی و میلاد کی‌مرام در نقش زری و یوسف حضور داشتند. با اینکه انتخاب لهجه جنوبی ریسک‌پذیر بود، پرده‌پردازی تاریخی قابل توجهی داشت، اما سانسور محدود و توقیف آن، پروژه را به نقطه‌ای حساس رساند .سریال «سووشون»، اقتباس از رمان مطرح سیمین دانشور، با کارگردانی نرگس آبیار ، در ۹ خرداد ۱۴۰۴ برای اولین‌بار در پلتفرم نماوا منتشر شد. اما تنها چند ساعت بعد، سریال و خود نماوا توسط مراجع قضایی توقیف و مسدود شد. ۲. تاریخچه و اقتباس از رمان رمان سووشون که در سال ۱۳۴۸ منتشر شد، روایتی ۵ ساله از زندگی زری در شیراز است که در دوران اشغال ایران در جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. این اثر، با فروشی بیش از نیم‌میلیون نسخه، یکی از آثار برجسته ادبی ایران است. اقتباس سینمایی آن با پایبندی به جزئیات رمان، مورد ستایش منتقدان واقع شد؛ نرگس آبیار با وفاداری در بازسازی مراسم‌ها و بافت تاریخی، کیفیت بصری و وفاداری روایی را حفظ کرده .   ۳. چرا توقیف شد؟ در نهایت، مرکز رسانه قوه قضاییه دلیل توقیف را عدم دریافت مجوز قانونی ساخت و پخش و امتناع از حذف صحنه‌های مناقشه‌برانگیز اعلام کرد. برخی رسانه‌ها فاش کردند که صحنه‌هایی مثل بوسیدن زن و مرد باهم، رقص مختلط یا گرفتن دست دو بازیگر—از جمله بهنوش طباطبایی و میلاد کی‌مرام—جزو صحنه‌های حذف‌ نشده بوده‌اند.  ۴. واکنش‌ها نماوا در بیانیه‌ای گفته حدود ۲۰ دقیقه سانسور اعمال کرده بود، اما اختلاف بر سر تنها ۶۲ ثانیه جنجالی مانده باعث فیلتر شد. پلتفرم همچنین تعهد داد هزینه اشتراک کاربرانی که دقیقا برای سووشون خرید کرده بودند را بازگرداند . روزنامه کیهان هم نگاشت که ممکن است این توقیف استراتژی رسانه‌ای‌ای برای تبلیغات بوده باشد: «تهیه‌کنندگان می‌دانستند که سریال توقیف می‌شود و خبرش جنجال‌برانگیز خواهد شد»  تحلیلگران فرهنگی توقیف را “نمک روی زخم تاریخی” دوران جنگ جهانی و استعمار در ایران خواندند . سریال سووشون توقیف بعد از پخش قسمت اول تجربه‌ای نه‌چندان عادی در تاریخ شبکه نمایش خانگی بود—آثاری با ساخت جدی، اما مواجه با قوانین دست‌و‌پاگیر. این موضوع، از یک ‌سو نمایانگر توجه بیشتر نهادهای قانونی به محتوای صحنه‌ای است، و از سوی دیگر فرصت فوق‌العاده‌ای برای رسانه‌هایی است که خواهان پوشش فرهنگی و تحلیل هستن.توقیف این سریال به کارگردانی نرگس آبیار نه فقط یک خبر ساده، بلکه نمادی از تقابل بین هنرمندان مستقل و نهادهای ممیزی‌گر است. این تجربه تلخ می‌تواند نقطه عطفی برای گفت‌وگو درباره آزادی هنری در فضای نمایش خانگی باشد. واکنش رسمی نرگس آبیار در بیانیه‌ای که آبیار منتشر کرد (از طریق فرارو و خبرنگاری ایسنا)، او اعلام کرد: “سریال سووشون نیامده، به دلیل بازی‌های پیچیده و پنهان ساترا توقیف شد… بخش‌هایی از روایت، از صداقت افتاد. صحنه‌هایی که باید دیده می‌شد، حذف شد، محو شد و بی‌صدا شد” . نرگس آبیار همچنین تأکید کرد: “ما برای ساخت این اثر با دقت، وسواس و احترام به خطوط قرمز رسمی کشور پیش رفتیم… این صدا خاموش نمی‌شود. آینده احتمالی؛ آیا پروژه بازپخش خواهد شد؟

بیشتر

سریال اجل معلق رضا عطاران در فیلم‌نت ۳ قسمت

سریال «اجل معلق» یکی از تازه‌ترین آثار پلتفرم فیلم‌نت است که تا حالا ۳ قسمت ازش منتشر شده. این کمدی–فانتزی را عادل تبریزی کارگردانی کرده و سید ابراهیم عامریان تهیه‌کننده آن است . نقش اصلی این سریال را رضا عطاران ایف کرده است، که علاوه بر بازیگری، به‌عنوان مشاور کارگردان هم در پروژه فعّال بوده است. بازیگران و شخصیت‌ها بازیگران مهم این سریال شامل: رضا عطاران (در نقش «داوود») عباس جمشیدی‌فر بهزاد خلج (در نقش فرشته مرگ) الیکا عبدالرزاقی سیاوش چراغی‌پور گیتی قاسمی، سپیده خداوردی و  دیگر بازیگران ‌همچنین تیم نویسندگی از حمزه صالحی است و جلوه‌های ویژه توسط امیر ولی‌خانی طراحی شده؛ جزئیاتی که به جذابیت بصری و فضاسازی سوررئال کمک کرده است. خلاصه داستان ‌داوود، شخصیت مرکزی داستان، مرد میانسالی است که طی یک حادثه متوجه می‌شود مرگش به تعویق افتاده—حتی ممکن است پشت چراغ قرمز هم با اجل مواجه شود!این موقعیت، سوژه‌ای برای ترکیبی از لحظات طنز و تفکر فراهم می‌کند. از قسمت سوم به بعد، داوود با استفاده از توانایی پیش‌گویی اجل برای کمک به خانواده‌اش و حتی سوءاستفاده مالی موقعیت‌هایی را ایجاد می‌کند.این ترکیبِ کمدی–اجتماعی–فانتزی، یکی از نقاط جنجالی سریال شده است. نقاط قوت حضور برجسته رضا عطاراناو با بازی طبیعی و تجربه‌اش، بار نریشن طنزی–فلسفی را بالا آورده است. ژانر متفاوت و جسورانهترکیب مرگ تعلیقی با طنز اجتماعی، یک ایده ناب برای سریال‌های ایرانیست.  فضاسازی فانتزیطراحی صحنه، گریم، جلوه‌های ویژه و موسیقی، به فضاسازی منحصربه‌فرد کمک کرده‌اند .   نقاط قابل ارتقا دیالوگ‌نویسی ضعیفدر برخی قسمت‌ها، دیالوگ‌ها آن‌قدر شعاری یا سطحی‌اند که حس واقعی طنز را منتقل نمی‌کنند. استفاده بیش از حد از فضاهای کمدی کلیشه‌ایمانند سوءاستفاده مالی داوود یا کاراکترهای تکراری مثل برادرزن و پدرزن . عدم تعادل در زمان‌بندی شوخی‌هابرخی موقعیت‌های کمیک خیلی کش‌دار یا نابه‌جا به نظر می‌رسند . تحلیل قسمت سوم طبق نظر نشریه «سلام‌سینما»، قسمت سوم سرانجام ساختار خود را نشان داد:داوود وارد یک «کسب‌وکار» شده—باج‌گیری از طریق پیش‌گویی اجل و تأثیرگذاری روی اطرافیانش .این مسئله به جذابیت داستانی کمک می‌کند، اما گاهی بدون عمق کافی اجرا می‌شود. در مجموع، اگر قسمت اول صرفاً یک مقدمه بود، قسمت سوم آغاز یک مسیر داستانی جذاب‌تر است—با امکان بالا رفتن سطح کمدی و درام .   جمع‌بندی و پیشنهاد برای تماشاگر اگه دنبال یک سریال ترکیبی عجیب از فانتزی، طنز و مختصری پرداخت اجتماعی هستی، اجل معلق ارزش وقت گذاشتن داره. رضا عطاران هنوز هم با بازی خود، جذابیت و عمق خاصی به شخصیت «داوود» داده. ایده “مرگ معلق” خلاقانه و نوآورانه‌ست. اما اگر دنبال دیالوگ‌های تندتر یا کمدی سریع‌تر هستی، باید منتظر قسمت‌های بعد بمونی؛ چون فعلاً ضرباهنگ کامل نشده.   «به‌زودی بررسی قسمت چهارم منتشر میشه، پس حتماً دنبال کن! «قسمت چهارم چه فاجعه‌ای رو باز می‌کنه؟ در پست بعدی بیشتر بررسی می‌کنیم.»

بیشتر

برنامه کارناوال رامبد جوان در فیلم‌نت

رامبد برگشته؛ این‌بار با «کارناوال» رامبد جوان بعد از چند سال، با یه برنامه جدید به اسم کارناوال برگشته؛ ولی این‌بار نه توی تلویزیون، بلکه از طریق فیلم‌نت.قسمت اولش تازه منتشر شده و خیلی‌ها می‌پرسن: قراره دوباره خندوانه ببینیم؟ یا این یه چیز جدیده؟ خب، من قسمت اولش رو دیدم و بیاین با هم یه نگاهی بندازیم ببینیم چی به چیه. برنامه کارناوال رامبد جوان در فیلم‌نت برنامه چطوریه اصلاً؟ اسم برنامه: کارناوال مجری و طراح: رامبد جوان پلتفرم پخش: فیلم‌نت ژانر: ترکیبی، فان، گفت‌وگومحور برنامه فضاش رنگارنگه، صحنه پر از انرژی طراحی شده و انگار قراره یه جورایی حس‌وحال جشن و شاد بودن رو منتقل کنه. کارناوال = خندوانه ۲؟ صادقانه؟ نه دقیقاً.برخلاف خندوانه که ساختارش بیشتر به مسابقه و گفت‌وگوهای طنز شبانه نزدیک بود، کارناوال یه جور شو ترکیبیه با آیتم‌های متفاوت.اما خب، امضای رامبد هنوز توش هست: شوخی‌های خاص خودش ارتباط گرم با تماشاگر انرژی بالا چی خوب بود؟ طراحی صحنه و رنگ‌ها، حسابی چشم‌نوازهتدوین و تصویر نسبت به تلویزیون خیلی بهترهرامبد مثل همیشه باهوش و پرانرژیه  چی می‌تونست بهتر باشه؟ آیتم‌ها بعضی‌جاها بی‌هدفن و کش‌دار می‌شن هنوز هویت برنامه کامل شکل نگرفتهشوخی‌ها گاهی تکراری یا محافظه‌کارانه‌ست (البته قسمت اول بود، پس هنوز جا برای بهتر شدن داره) ببینیم یا نه؟ اگه از هوادارای رامبد جوانی یا دنبال یه برنامه سبک برای آخر هفته‌،قسمت اول کارناوال می‌تونه حالتو عوض کنه.ولی اگه انتظار یه چیزی در حد خندوانه داری، شاید یه کم صبر کنی بهتر باشه تا ببینیم برنامه چجوری پیش می‌ره. لینک تماشا: [فیلم‌نت / کارناوال] توضیحات تکمیلی اجرای موسیقی کارناوال اجرای چندفرهنگیِ “لیبرتَنگو” وسط کارناوال  نوازنده آکاردئون :ماریو استفانو پیترودارچی (Mario Stefano Pierrodaχi)،  نام قطعه :لیبرتَنگو (Libertango)، اثری از آستور پیاتزولا که در افتتاحیه «کارناوال» اجرا شد اون بخش مهم و متفاوتی که وسط برنامه پخش شد، اجرای معروف “لیبرتَنگو (Libertango)” بود که محسن شریفیان (نی‌انبان) و ماریو استفانو پیترودارچی (آکاردئون) همراه با گروه ارکستر زهی اجراش کردند؛ یه ترکیب واقعی از موسیقی جنوب ایران و ملودی آرژانتینی با ارکستر ایرانی – این اجرا حسابی نشون داد کارناوال فقط یه برنامه سرگرمی نیست؛ بلکه یه پروژه موزیکال با جسارت فرهنگی هم هست. شریفیان، از چیره دست ترین چهره‌های موسیقی نواحی جنوب (نی‌انبان)، تو تک‌نوازی‌اش کاملاً تسلط داشت، یواشکی فضارو می‌گرفت. ماریو هم با آکاردئونش ملودی رو پر از سرزندگی می‌کرد، انگار پرواز آهنگ بود. ترکیب صدای سازها و ارکستر زهی، فضای اجرا رو شبیه یه جشن موزیکال بین‌المللی کرده بود. چرا این اجرا مهم بود؟ ترکیب فرهنگ‌ها: دیدن یک ملودی آرژانتینی با ساز نی ایرانی و ارکستر بین‌المللی تو یک برنامه ایرانی، جسارتیه که کمتر دیده شده. فراتر رفتن از سرگرمی: این اجرا نشون داد کارناوال می‌تونه مخاطب جدی‌تر موسیقی رو هم جذب کنه. فصای جدید برای رامبد جوان: میزبان برنامه نه فقط مجری، بلکه گرداننده تجربه‌های فرهنگ‌محور هست. این نوع اجرا می‌تونه باعث بشه «کارناوال» از یک رئالیتی‌شو مرسوم، تبدیل به برنامه‌ای متفاوت و فرهنگی‌ـ‌هنری بشه. البته هنوز باید ببینیم در قسمت‌های بعد این خط موسیقایی ادامه پیدا می‌کنه یا نه. جالب‌تر از همه این بود که اجرای لیبرتنگو فقط یه اجرا نبود؛ انگار یه جور پیام داشت. این که موسیقی مرز نمی‌شناسه. توی همین برنامه‌ای که قراره سرگرم‌کننده باشه، یه لحظه همه‌چی جدی شد. همه ساکت، خیره، فقط صدا و ساز. تماشاچی‌ها هم واکنش خوبی داشتن. خیلیا تو شبکه‌های اجتماعی نوشتن که اصلاً انتظار یه همچین کیفیت و فضایی رو نداشتن. مخصوصاً اون لحظه‌ای که نی‌انبان محسن شریفیان با آکاردئون ماریو قاطی شد، یه حس متفاوتی ایجاد کرد. اگه قراره کارناوال ادامه پیدا کنه، به‌نظرم همین مدل اجراها می‌تونه امضای اصلیش بشه. ترکیب موسیقی محلی با جهانی. چون نه فقط سرگرمیه، بلکه چیزیه که مخاطب رو غافلگیر می‌کنه، چیزی که تو تلویزیون کمتر می‌بینیم.

بیشتر

تماس با ما

با نظر دادن راجع به محتوای این مجله ی اینترنتی ما رو خوشحال می کنین. بی صبرانه منتظر خوندنشون هستیم. فقط کافیه روی دکمه ی زیر کلیک کنین.